بخش سوم منشور تهاجم فرهنگی از منظر رهبر معظم انقلاب
* این یادداشت برای پایگاه تحلیلی تبیینی برهان نوشته شده است.
غرق نشدن در مباحث نظری در باب تهاجم فرهنگی
- براى اینکه ما بتوانیم نسخهى درست پیشرفت را پیدا کنیم، چه لازم داریم؟ بحث نظرى. این، یکى از آن کارهایى است که شماها باید بکنید. پیشرفت یک کشور چیست؟ البته مقصودم این نیست که در بحثهاى ذهنى و باز بیفتیم و همینطور خودمان را معطل مباحث ذهنى بکنیم؛ مباحث تئوریک بدون توجه به خارج و واقعیات؛ نه، اینها را نمىخواهم، این غلط است.
- مثل اینکه در باب تهاجم فرهنگى ما یک روزى گفتیم دارد تهاجم فرهنگى انجام مىگیرد. این صحبت دوازده، سیزده سال قبل است. اگر از من مىخواستند که تهاجم فرهنگى را نشان بدهم، من که با چشم خودم کأنه دارم تهاجم فرهنگى را مىبینم، مىتوانستم موارد را نشان بدهم. در چندین سخنرانى نشان هم دادم؛ اما بعضیها شروع کردند به انکار تهاجم فرهنگى! و گفتند: نه آقا، چنین چیزى وجود ندارد!
- بنده به یاد بنىصدر افتادم. در اول جنگ تحمیلى عراق، دلسوزهاى محلى مىآمدند و مىگفتند عراقیها به خاک ما حمله کردند؛ به مرز ما نفوذ و تجاوز کردند. ما به بنى صدر مىگفتیم: رییس جمهور! شما چه خبر دارید؟ مىگویند عراقیها حمله کردند؛ مىگفت دروغ مىگویند؛ این سپاه براى اینکه خودش امکانات دست و پا کند، این حرفها را مىزند! آنها را متهم مىکردند. بعد هم به دهلران رفت - که هنوز آن وقت دهلران را نگرفته بودند - ایستاد و مصاحبه کرد؛ گفت: من الان در دهلرانم؛ مىگویند عراقیها آمدهاند؛ عراقیها کجایند؟! از دهلران بیرون آمد و دو ساعت بعد دهلران به وسیلهى عراقیها تصرف شد.
- بعضى اینطورىاند؛ چشمشان را روى هم مىگذارند؛ گفتند تهاجم فرهنگى نیست. بعد که قبول کردند تهاجم فرهنگى هست، به دنبال بحثهاى ذهنى رفتند! «تهاجم یعنى چه؟»، «فرهنگ یعنى چه؟»، «فرهنگى چه چیزهایى را شامل مىشود و چه چیزهایى را شامل نمىشود؟» ما به اینها چه کار داریم؟!
- نقل مىکنند قدیمها که در یک شهرى، یک سینما درست کرده بودند؛ یک عدهاى رفتند پیش عالم شهر - که آدم گوشهگیرى بود - تا وادارش کنند که با این سینما مخالفت کند. گفتند: آقا! در این شهر سینما ساختهاند، شما یک اقدامى بکنید. عالم یک فکرى کرد، گفت: حالا ببینیم این سىنُماست یا سىنَماست یا سىنماست! کدام درست است؟! بنا کردند بحث نظرى کردن که ضبط لفظ سینما را پیدا کنند! بنده طرفدار بحثهاى نظرى این طورى نیستم که برویم در آنها غرق بشویم؛ اما به هر حال باید بحثهاى نظرى انجام بگیرد تا معلوم شود که پیشرفت به چیست.[1]
* این یادداشت قسمت اول «منشور تهاجم فرهنگی از منظر رهبری» است که برای پایگاه خبری تحلیلی برهان نوشته شده است.
تهاجم فرهنگی پس از گذشت سالها دیگر برای همه واژه آشنایی شده است. موضوعی که ضرورت آن در ابتدا توسط مقام معظم رهبری مطرح شد ولی برخی آن را انکار کردند. کم کم «آدمهای دیرفهم» فهمیدند که تهاجم فرهنگی یعنی چه. غفلت از تهاجم فرهنگی، غرق شدن در مباحث نظری تهاجم فرهنگی، فهم نادرست تهاجم فرهنگی و توجه به فروع به جای اصل تهاجم فرهنگی از اشتباهاتی بود که توسط برخی صورت گرفت. ضرورت شناخت درست و صحیح تهاجم فرهنگی، ما را بر آن داشت تا فرمایشات رهبر معظم انقلاب در این باره را گردآوری نماییم تا بدانیم که «تهاجم فرهنگی چیست و از چه زمانی شروع شد؟»، «تفاوتهای آن با تبادل فرهنگی چیست؟»، «چه کسانی باید با آن مبارزه کنند؟» و «راههای مبارزه با این تهاجم چیست؟»
باشد که آشنایی بیشتر ما با این مقوله، ما را در مقابله با آرایش نظامی فرهنگی دشمن یاری رساند.
* این یادداشت برای سایت سیاست ما نوشته شده است.
وقتی ابتدای انقلاب، آخرین جمعه ماه مبارک رمضان از سوی امام خمینی (ره) «روز قدس» نامگذاری شد، کمتر کسی فکر میکرد این روز با این سرعت از سوی افکار عمومی جهان اسلام و دنیا مورد توجه و حمایت عملی قرار گیرد. بیداری افکار عمومی دنیا و بخصوص جهان اسلام در قبال وحشیگریهای رژیم صهیونیستی در فلسطین آنقدر میان حرف و عمل غرب در حقوق بشر تناقض ایجاد کرده است که میتوان گفت رشته کار از دست آنها خارج شده است و آمریکا که خود را کدخدای دهکده جهانی میدانست، اکنون با حمایت بیقید و شرط از رژیم جعلی صهیونیستی، فقط به ناامنی و خشونت دامن میزند.
در این شرایط باید دانست که راهکار «مقاومت» تنها راه حل موجود برای مقابله با خوی توحش صهیونیستهاست. دیگر تغافل دولتهای مسلمان از همراهی ملتهای بیدار خود پذیرفته نیست؛ آنها باید سرنوشت فلسطین را سرنوشت همه مسلمانان بدانند و با وحدت با دیگر ملل مسلمان در مقاومت از آرمان فلسطین سهیم باشند. این روزها امید را میتوان در پیشانی قدس شریف دید.
* این یادداشت برای پایگاه تحلیلی تبیینی برهان نوشته شده است.
روایات و احادیث اسلامی در آخرالزمان جامعه را آبستن فتنههای گوناگون دانستهاند. ایامی که هر چه به آن نزدیکتر شویم، فتنهها سختتر و نگه داشتن ایمان در آن به مثابه نگه داشتن آتش در کف دستان است. البته این فتنهها برای خالص کردن مؤمنین و آمادگی بیشتر آنان برای دوران ظهور است. در عین حال احادیث امیدبخشی وجود دارند که مؤمنین و دوستداران اهل بیت (ع) به وضوح مانند دیدن آفتاب وارد شده به یک خیمه، حق و باطل را از هم تشخیص میدهند؛ این امکان ندارد مگر در سایه شناخت درست دین.
با توجه به اینکه پس از فتنه ۸۸، بزرگان دین و کشور از بروز فتنه دینی در آینده نزدیک خبر دادند، برآن شدیم تا تفاوتهای میان «اسلام واقعی» و «اسلام التقاطی» را از منظر رهبر معظم انقلاب به عنوان نایب امام زمان (عج) بیان نماییم. باشد که فهم دقیق و عمل ما بدان راهگشا باشد.